معنی فارسی monogrammic

B1

مونوگرامیک به اشیاء یا قطعاتی گفته می‌شود که دارای نمادهای مونوگرام هستند.

Characteristic of or relating to a monogram.

example
معنی(example):

کلکسیون جواهرات او شامل قطعات مونوگرامیک است که منحصر به فرد هستند.

مثال:

Her jewelry collection includes monogrammic pieces that are one-of-a-kind.

معنی(example):

او کیف‌های مونوگرامیک را به خاطر لمس شخصی‌شان ترجیح می‌دهد.

مثال:

He prefers monogrammic bags for their personalized touch.

معنی فارسی کلمه monogrammic

: معنی monogrammic به فارسی

مونوگرامیک به اشیاء یا قطعاتی گفته می‌شود که دارای نمادهای مونوگرام هستند.