معنی فارسی monolatry
B1پرستش یک خدا با پذیرش وجود خدایان دیگر.
The worship of one deity while accepting the existence of others.
- noun
noun
معنی(noun):
The worship of a single deity (possibly while believing in the existence of others).
example
معنی(example):
مونوپرستی مصریهای باستان بر یک خدای اصلی متمرکز بود.
مثال:
The monolatry of the ancient Egyptians focused on one main god.
معنی(example):
مونوپرستی پرستش یک خدا بدون انکار وجود خدایان دیگر است.
مثال:
Monolatry is the worship of one god without denying the existence of other gods.
معنی فارسی کلمه monolatry
:
پرستش یک خدا با پذیرش وجود خدایان دیگر.
