معنی فارسی monomorphous
B2منومورفوس به ساختارهایی اطلاق میشود که در شکل یا ترکیب یکنواخت هستند و تطابق خاصی دارند.
Having a single form or shape, commonly used in the context of materials or biological species.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار منومورفوس ماده خواص یکنواختی را فراهم میکند.
مثال:
The monomorphous structure of the material provides uniform properties.
معنی(example):
در زیستشناسی، گونههای منومورفوس ویژگیهای مشابهی را در سراسر خود به اشتراک میگذارند.
مثال:
In biology, monomorphous species share similar characteristics throughout.
معنی فارسی کلمه monomorphous
:
منومورفوس به ساختارهایی اطلاق میشود که در شکل یا ترکیب یکنواخت هستند و تطابق خاصی دارند.