معنی فارسی mononucleosis
B1بیماری عفونی که معمولاً با خستگی و تب همراه است و معمولاً از طریق تماس نزدیک منتقل می شود.
An illness often caused by the Epstein-Barr virus, characterized by fever, sore throat, and fatigue.
- noun
noun
معنی(noun):
A viral infection marked by extreme fatigue, high fever, and swollen lymph nodes.
example
معنی(example):
مونونوکلئوز معمولاً به عنوان بیماری بوسه شناخته می شود.
مثال:
Mononucleosis is often called the kissing disease.
معنی(example):
علائم مونونوکلئوز شامل خستگی و تب است.
مثال:
Symptoms of mononucleosis include fatigue and fever.
معنی فارسی کلمه mononucleosis
:
بیماری عفونی که معمولاً با خستگی و تب همراه است و معمولاً از طریق تماس نزدیک منتقل می شود.