معنی فارسی monoplasmatic

B1

سیستم‌هایی که دارای نوع واحدی از پلاسما هستند.

Relating to systems that have a single type of plasma.

example
معنی(example):

سیستم‌های مونوپلاسماتیک با داشتن یک نوع پلاسما متمایز می‌شوند.

مثال:

Monoplasmatic systems are characterized by having a single type of plasma.

معنی(example):

تحقیق‌گر بر روی ویژگی‌های مونوپلاسماتیک در مطالعه‌اش تمرکز کرد.

مثال:

The researcher focused on monoplasmatic properties in her study.

معنی فارسی کلمه monoplasmatic

: معنی monoplasmatic به فارسی

سیستم‌هایی که دارای نوع واحدی از پلاسما هستند.