معنی فارسی monopody
B1منوپودی، وضعیتی است که تنها یک اندام وجود دارد.
The condition of having a single limb or foot.
- NOUN
example
معنی(example):
منوپودی حالتی است که در آن یک اندام وجود دارد.
مثال:
Monopody is the condition of having a single limb.
معنی(example):
مطالعه منوپودی میتواند بینشهایی در مورد توسعه اندام ایجاد کند.
مثال:
The study of monopody can provide insights into limb development.
معنی فارسی کلمه monopody
:
منوپودی، وضعیتی است که تنها یک اندام وجود دارد.