معنی فارسی monopolylogist
B1تحلیلگری که به بررسی انحصارات در بازار میپردازد.
An expert who studies monopolies and competition in markets.
- NOUN
example
معنی(example):
یک مونوپولیولوژیست Dominance بازار و رقابت را مطالعه میکند.
مثال:
A monopolylogist studies market dominance and competition.
معنی(example):
مونوپولیولوژیست یافتههای جدیدی درباره انحصارهای صنعتی ارائه داد.
مثال:
The monopolylogist presented new findings on industry monopolies.
معنی فارسی کلمه monopolylogist
:
تحلیلگری که به بررسی انحصارات در بازار میپردازد.