معنی فارسی monospherical

B1

منوسفریک به اشیاء و یا لنزهایی اطلاق می‌شود که از یک کره تشکیل شده‌اند.

Having the shape of a single sphere.

example
معنی(example):

یک جسم منوسفریک فقط یک کره دارد.

مثال:

A monospherical object has only one sphere.

معنی(example):

لنزهای منوسفریک می‌توانند در دستگاه‌های نوری مختلف استفاده شوند.

مثال:

Monospherical lenses can be used in various optical devices.

معنی فارسی کلمه monospherical

: معنی monospherical به فارسی

منوسفریک به اشیاء و یا لنزهایی اطلاق می‌شود که از یک کره تشکیل شده‌اند.