معنی فارسی monosyllabicity
B1ویژگی یا خاصیت یک هجایی بودن، که در آن کلمه یا واژهای تنها یک هجا دارد.
Monosyllabicity is the quality of being composed of a single syllable.
- NOUN
example
معنی(example):
یک هجایی بودن کلمه 'سگ' آن را به یکی از کلمات مورد علاقه کودکان تبدیل کرده است.
مثال:
The monosyllabicity of the word 'dog' makes it a favorite among children.
معنی(example):
یک هجایی بودن میتواند بر یادگیری زبان برای خوانندگان جوان تأثیر بگذارد.
مثال:
Monosyllabicity can affect language learning for early readers.
معنی فارسی کلمه monosyllabicity
:
ویژگی یا خاصیت یک هجایی بودن، که در آن کلمه یا واژهای تنها یک هجا دارد.