معنی فارسی mont.
B1حرف اختصاری برای 'mount'، به معنای نصب کردن یا سوار کردن بر روی چیزی.
Abbreviation for 'mount', used to indicate the action of fastening or setting up something.
- OTHER
example
معنی(example):
ما باید نقاشی را روی دیوار نصب کنیم.
مثال:
We need to mount the painting on the wall.
معنی(example):
زمان برگزاری رویداد از ظهر آغاز میشود.
مثال:
The mont. of the event starts at noon.
معنی فارسی کلمه mont.
:
حرف اختصاری برای 'mount'، به معنای نصب کردن یا سوار کردن بر روی چیزی.