معنی فارسی monticulate
B1مونتیکورات به معنای دارای برجستگیهای کوچک و نرم است که در نهایت به پدیدههای کوچک مدور اشاره دارد.
Having small, rounded elevations or hillocks.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دانشمند شکلهای مونتیکولات را در غار مورد مطالعه قرار داد.
مثال:
The scientist studied the monticulate formations in the cave.
معنی(example):
ویژگیهای مونتیکولات اغلب در محیطهای دریایی دیده میشوند.
مثال:
Monticulate features are often found in marine environments.
معنی فارسی کلمه monticulate
:
مونتیکورات به معنای دارای برجستگیهای کوچک و نرم است که در نهایت به پدیدههای کوچک مدور اشاره دارد.