معنی فارسی moonies

B2

افرادی که ارتباط خاصی با ماه دارند و جشن‌ها یا مراسم‌های خاصی در زمان کامل شدن ماه برگزار می‌کنند.

Individuals who have spiritual beliefs or practices connected to the moon, often participating in lunar celebrations.

noun
معنی(noun):

The European goldcrest.

معنی(noun):

The act of mooning, flashing the buttocks.

مثال:

She was doing a moony.

معنی(noun):

A silly person.

example
معنی(example):

ماه‌پرستان هر ماه ماه کامل را جشن می‌گیرند.

مثال:

The moonies celebrate the full moon every month.

معنی(example):

آن‌ها به قدرت انرژی قمری اعتقاد دارند.

مثال:

They believe in the power of lunar energy.

معنی فارسی کلمه moonies

: معنی moonies به فارسی

افرادی که ارتباط خاصی با ماه دارند و جشن‌ها یا مراسم‌های خاصی در زمان کامل شدن ماه برگزار می‌کنند.