معنی فارسی moorbird
B1پرندهای که در نواحی باتلاقی و مرتع زندگی میکند و ویژگیهای خاصی دارد.
A bird species that inhabits moorlands and is noted for specific characteristics.
- NOUN
example
معنی(example):
پرنده مرتع به خاطر پرهای زیبا شناخته میشود.
مثال:
The moorbird is known for its beautiful plumage.
معنی(example):
در بهار، پرنده مرتع به مناطق باتلاقی مهاجرت میکند.
مثال:
During spring, the moorbird migrates to the wetlands.
معنی فارسی کلمه moorbird
:
پرندهای که در نواحی باتلاقی و مرتع زندگی میکند و ویژگیهای خاصی دارد.