معنی فارسی mootch

B1

پرسه زدن، گشت و گذار بدون هدف خاص.

To wander or roam without a specific purpose.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که در پارک پرسه بزند به جای اینکه به خانه برود.

مثال:

He decided to mootch around the park instead of going home.

معنی(example):

آنها اغلب در آخر هفته‌ها در شهر پرسه می‌زنند.

مثال:

They often mootch in the city during the weekends.

معنی فارسی کلمه mootch

: معنی mootch به فارسی

پرسه زدن، گشت و گذار بدون هدف خاص.