معنی فارسی mop-up

B1

عملیات جمع‌آوری و پاک‌سازی یک فضا یا وضعیت بعد از یک فعالیت.

The act of cleaning up or finishing up after an event.

example
معنی(example):

بعد از مهمانی، ما مجبور بودیم که به جمع‌آوری کثیفی‌ها بپردازیم.

مثال:

After the party, we had to do a mop-up of the mess.

معنی(example):

تیم بر روی جمع‌آوری کارها بعد از رویداد کار کرد.

مثال:

The team worked on the mop-up after the event.

معنی فارسی کلمه mop-up

: معنی mop-up به فارسی

عملیات جمع‌آوری و پاک‌سازی یک فضا یا وضعیت بعد از یک فعالیت.