معنی فارسی moraines

B2

کوه‌ها یا نواحی خاکی که توسط یخچال‌ها تشکیل شده و شامل سنگ، خاک و مواد زائد است.

Accumulations of dirt and rocks that have been pushed along by a glacier and deposited.

noun
معنی(noun):

An accumulation of rocks and debris carried and deposited by a glacier.

example
معنی(example):

مورین‌ها از زباله‌های باقی مانده از یخچال‌های طبیعی شکل می‌گیرند.

مثال:

Moraines are formed from debris left by glaciers.

معنی(example):

مناظر با مورین‌هایی که توسط sheets یخی باستانی باقی مانده بودند، پر شده بودند.

مثال:

The landscape was dotted with moraines left behind by ancient ice sheets.

معنی فارسی کلمه moraines

: معنی moraines به فارسی

کوه‌ها یا نواحی خاکی که توسط یخچال‌ها تشکیل شده و شامل سنگ، خاک و مواد زائد است.