معنی فارسی morainic

B1

موریانیک، مرتبط با ویژگی‌ها یا ساختارهای زمینی که ناشی از فعالیت یخچال‌های طبیعی است.

Pertaining to features or formations associated with glacial activity.

example
معنی(example):

تپه‌های موریانیک به عنوان یخچال‌ها در طول هزاران سال عقب‌نشینی کردند.

مثال:

The morainic hills formed as glaciers retreated over thousands of years.

معنی(example):

زمین‌شناسان به مناظر موریانیک باقی‌مانده از عصر یخ‌های گذشته علاقه‌مندند.

مثال:

Geologists are interested in the morainic landscapes left behind by past ice ages.

معنی فارسی کلمه morainic

: معنی morainic به فارسی

موریانیک، مرتبط با ویژگی‌ها یا ساختارهای زمینی که ناشی از فعالیت یخچال‌های طبیعی است.