معنی فارسی morality tales
B1داستان‌هایی که به آموزش یا انتقال درس‌های اخلاقی متمرکز هستند.
Stories that convey a moral message or lesson, often with a clear distinction between right and wrong.
- noun
noun
معنی(noun):
A story that illustrates a moral about right and wrong
example
معنی(example):
پسر از داستان اخلاقی که مادربزرگش گفت، درسی آموخت.
مثال:
The boy learned a lesson from the morality tale his grandmother told.
معنی(example):
داستان‌های اخلاقی معمولاً با یک درس اخلاقی به پایان می‌رسند.
مثال:
Morality tales often end with a moral lesson.
معنی فارسی کلمه morality tales
:
داستان‌هایی که به آموزش یا انتقال درس‌های اخلاقی متمرکز هستند.
