معنی فارسی moravianized

B2

موراویانیزه شده، به معنای دگرگون یا انطباق یافته با ویژگی‌ها و سنت‌های موراویان.

Transformed or adapted to reflect the characteristics or traditions of the Moravian culture.

example
معنی(example):

این هنر به گونه‌ای موراویانیزه شده است که فرهنگ محلی را منعکس کند.

مثال:

The art was moravianized to reflect the local culture.

معنی(example):

او طراحی‌هایش را به گونه‌ای موراویانیزه کرد تا به مخاطب سنتی جذابیت بیشتری بدهد.

مثال:

She moravianized her designs to appeal to the traditional audience.

معنی فارسی کلمه moravianized

: معنی moravianized به فارسی

موراویانیزه شده، به معنای دگرگون یا انطباق یافته با ویژگی‌ها و سنت‌های موراویان.