معنی فارسی more than somewhat

B1

عبارتی برای توصیف چیزی که به صورت متوسط یا مطلوب، بیشتر از آنچه انتظار می‌رفت می‌باشد.

A phrase indicating a degree of something that is greater than just a little.

example
معنی(example):

من این فیلم را بیشتر از حدی که فکر می‌کردم دوست داشتم.

مثال:

I liked the movie more than somewhat.

معنی(example):

این پروژه بیشتر از حدی چالش‌برانگیز بود.

مثال:

The project was more than somewhat challenging.

معنی فارسی کلمه more than somewhat

: معنی more than somewhat به فارسی

عبارتی برای توصیف چیزی که به صورت متوسط یا مطلوب، بیشتر از آنچه انتظار می‌رفت می‌باشد.