معنی فارسی moriform
B2موریفور، به حالتی از چهره یا شکل گفته میشود که شبیه به مرگ یا بیحالی است.
Having the appearance of death or a lifeless quality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
چهرهاش در حین فیلم حالت موریفور به خود گرفت.
مثال:
Her face took on a moriform expression during the movie.
معنی(example):
کار هنرمند گاهی ممکن است موریفور به نظر برسد.
مثال:
The artist's work can sometimes seem moriform.
معنی فارسی کلمه moriform
:
موریفور، به حالتی از چهره یا شکل گفته میشود که شبیه به مرگ یا بیحالی است.