معنی فارسی mornless
C1بدون صبح، به معنای عدم وجود آغاز روز و روشنایی.
Lacking morning; a state devoid of the dawn or early light.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در خوابهایش، دنیایی را پیدا کرد که صبحگاه نداشت و برای همیشه تاریک بود.
مثال:
In her dreams, she found a world that was mornless and eternally dark.
معنی(example):
ایده یک زندگی بدون صبح برای او ترسناک به نظر میرسید.
مثال:
The idea of a mornless life seemed daunting to him.
معنی فارسی کلمه mornless
:
بدون صبح، به معنای عدم وجود آغاز روز و روشنایی.