معنی فارسی morph-

B1

مرف، به معنای تغییر یا تبدیل در شکل و ماهیت یک چیز است.

A prefix implying change or transformation.

example
معنی(example):

کلمه 'morph' به معنای تغییر شکل است.

مثال:

The word 'morph' means to change form.

معنی(example):

در زیست‌شناسی، برخی جانوران می‌توانند به اشکال مختلف تغییر شکل دهند.

مثال:

In biology, certain animals can morph into different shapes.

معنی فارسی کلمه morph-

: معنی morph- به فارسی

مرف، به معنای تغییر یا تبدیل در شکل و ماهیت یک چیز است.