معنی فارسی morphically
B1بهطور مورفیک به روشها و فرآیندهایی اطلاق میشود که در آن شکل و ساختار موجودات شکل میگیرد.
In a manner relating to form or structure.
- ADVERB
example
معنی(example):
سلولها بهطور مورفیک تقسیم میشوند تا بافتهای جدیدی تشکیل دهند.
مثال:
The cells divide morphically to form new tissues.
معنی(example):
این مفهوم بهطور مورفیک در مطالعه علمی به کار میرود.
مثال:
The concept is applied morphically in the scientific study.
معنی فارسی کلمه morphically
:
بهطور مورفیک به روشها و فرآیندهایی اطلاق میشود که در آن شکل و ساختار موجودات شکل میگیرد.