معنی فارسی morphogenetic
C1مورفوژنتیک به جنبههای مختلف فرآیندهای شکلگیری در موجودات زنده اشاره دارد.
Morphogenetic pertains to the biological processes involved in the development of an organism's shape.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرآیندهای مورفوژنتیک در مراحل اولیه توسعه بسیار حیاتی هستند.
مثال:
Morphogenetic processes are crucial during the early stages of development.
معنی(example):
محققان عوامل مورفوژنتیک را در گیاهان بررسی میکنند.
مثال:
Researchers investigate morphogenetic factors in plants.
معنی فارسی کلمه morphogenetic
:
مورفوژنتیک به جنبههای مختلف فرآیندهای شکلگیری در موجودات زنده اشاره دارد.