معنی فارسی mortalized
B1به معنای انجام عمل جاودانه کردن، به ویژه در آثار مکتوب یا هنری.
To have made something immortal through artistic or literary expression.
- VERB
example
معنی(example):
مشارکتهای او در این زمینه در چندین کتاب جاودانه شده است.
مثال:
Her contributions to the field were mortalized in several books.
معنی(example):
کشفیات دانشمند در یک مستند جاودانه شده است.
مثال:
The scientist's discoveries were mortalized in a documentary.
معنی فارسی کلمه mortalized
:
به معنای انجام عمل جاودانه کردن، به ویژه در آثار مکتوب یا هنری.