معنی فارسی mortons fork
C1وضعیتی که در آن فرد باید بین دو یا چند گزینهای انتخاب کند که هر یک پیامدهای منفی دارند.
A situation where a person must choose between two or more options, each having negative consequences.
- IDIOM
example
معنی(example):
او احساس کرد که با چنگال مورتون روبرو است، وقتی که هر دو انتخاب عواقبی داشتند.
مثال:
He felt he was facing Morton's fork when both choices had consequences.
معنی(example):
زندگی گاهی اوقات موقعیتی مشابه چنگال مورتون را به ما ارائه میدهد.
مثال:
Life sometimes presents us with a Morton's fork situation.
معنی فارسی کلمه mortons fork
:
وضعیتی که در آن فرد باید بین دو یا چند گزینهای انتخاب کند که هر یک پیامدهای منفی دارند.