معنی فارسی mosstrooping
B1موسترپینگ به عمل جمعآوری خزهها، معمولاً برای استفاده در تزئینات و فعالیتهای هنری اشاره دارد.
The act of collecting moss, typically for decorative purposes.
- VERB
example
معنی(example):
ما در طول پیادهرویامان به جمعآوری خزه پرداختیم.
مثال:
We went mosstrooping during our hike.
معنی(example):
موسترپینینگ میتواند راهی سرگرمکننده برای کشف طبیعت باشد.
مثال:
Mosstrooping can be a fun way to explore nature.
معنی فارسی کلمه mosstrooping
:
موسترپینگ به عمل جمعآوری خزهها، معمولاً برای استفاده در تزئینات و فعالیتهای هنری اشاره دارد.