معنی فارسی mossy
B2 /ˈmɑːsi/خزهای، به حالتی گفته میشود که سنگها یا زمین با خزه یا گیاهان سبز پوشیده شده باشند.
Describing surfaces covered with moss, typically giving a soft, green appearance.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
Mosquito
adjective
معنی(adjective):
Covered in or overgrown with moss.
example
معنی(example):
سنگهای خزهای با گیاهان سبز پوشیده شده بودند.
مثال:
The mossy rocks were covered in green plants.
معنی(example):
ما روی زمین خزهای در جنگل راه رفتیم.
مثال:
We walked on the mossy ground in the forest.
معنی فارسی کلمه mossy
:
خزهای، به حالتی گفته میشود که سنگها یا زمین با خزه یا گیاهان سبز پوشیده شده باشند.