معنی فارسی motatorious
B1این کلمه به معنای ویژگی یا خاصیت ایجاد کننده حرکت است.
Characterized by the ability to induce motion.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار حرکتی او اغلب در جلسات مورد بحث قرار می گرفت.
مثال:
His motatorious behavior was often discussed at meetings.
معنی(example):
او به خاطر مهارتهای برنامهریزی حرکتیاش شناخته شده بود.
مثال:
She was known for her motatorious planning skills.
معنی فارسی کلمه motatorious
:
این کلمه به معنای ویژگی یا خاصیت ایجاد کننده حرکت است.