معنی فارسی mother's boy
B1پسر مادری، اصطلاحی است که به پسری اطلاق میشود که به شدت به مادرش وابسته است و بیشتر کارهای خود را با حمایت او انجام میدهد.
A term used to describe a boy or man who is very close to and dependent on his mother.
- NOUN
example
معنی(example):
او به خاطر اینکه برای هر چیزی به مادرش تکیه میکند، معمولاً پسر مادری نامیده میشود.
مثال:
He is often called a mother's boy because he relies on her for everything.
معنی(example):
پسر مادری بودن مزایا و معایب خود را دارد.
مثال:
Being a mother's boy has its advantages and disadvantages.
معنی فارسی کلمه mother's boy
:پسر مادری، اصطلاحی است که به پسری اطلاق میشود که به شدت به مادرش وابسته است و بیشتر کارهای خود را با حمایت او انجام میدهد.