معنی فارسی mother house

B2

مکانی که جامعه یا سازمان اصلی در آن مستقر است.

The central or main building in a religious order or organization.

example
معنی(example):

خانه مادر جایی است که جماعت اصلی جمع می‌شود.

مثال:

The mother house is where the main congregation gathers.

معنی(example):

آنها پس از سال‌ها خدمت به خانه مادر بازگشتند.

مثال:

They returned to the mother house after years of service.

معنی فارسی کلمه mother house

: معنی mother house به فارسی

مکانی که جامعه یا سازمان اصلی در آن مستقر است.