معنی فارسی mother houses
B2خانه‌های اصلی یا مرکزی مرتبط با یک فرقه یا سازمان دینی.
The primary or central buildings associated with a religious order or community.
- NOUN
example
معنی(example):
خانه‌های مادر این فرقه در کشورهای مختلف واقع شده‌اند.
مثال:
The mother houses of the order are located in different countries.
معنی(example):
هر خانه مادر به عنوان مرکز اداری اصلی عمل می‌کند.
مثال:
Each mother house serves as the main administrative center.
معنی فارسی کلمه mother houses
:
خانه‌های اصلی یا مرکزی مرتبط با یک فرقه یا سازمان دینی.
