معنی فارسی mother-fucking
B2عبارتی توهینآمیز که برای شدت بخشیدن به یک حالت یا احساس به کار میرود.
An emphatic expression used to intensify an adjective or description.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آن یک نمایش مادرفاحشه فوقالعاده بود!
مثال:
That was a mother-fucking amazing show!
معنی(example):
او گفت که این بهترین تجربه مادرفاحشه زندگیاش بود.
مثال:
He said it was the mother-fucking best experience of his life.
معنی فارسی کلمه mother-fucking
:
عبارتی توهینآمیز که برای شدت بخشیدن به یک حالت یا احساس به کار میرود.