معنی فارسی motionlessness

B1

عدم حرکت، حالتی که در آن هیچ حرکتی وجود ندارد.

The state of being motionless or inactive.

example
معنی(example):

عدم حرکت مجسمه در نور ماه ترسناک بود.

مثال:

The statue's motionlessness was eerie in the moonlight.

معنی(example):

عدم حرکت در مدیتیشن می‌تواند آرامش‌بخش باشد.

مثال:

Motionlessness can be peaceful in meditation.

معنی فارسی کلمه motionlessness

: معنی motionlessness به فارسی

عدم حرکت، حالتی که در آن هیچ حرکتی وجود ندارد.