معنی فارسی motor camp
B1کمپ موتوری، محلی برای استراحت و خواب که معمولاً برای افرادی که با وسیله نقیله شخصی سفر میکنند، طراحی شده است.
A place for camping set up to accommodate travelers with motor vehicles.
- NOUN
example
معنی(example):
ما چادرهایمان را در کمپ موتوری برپا کردیم.
مثال:
We set up our tents at the motor camp.
معنی(example):
کمپ موتوری امکاناتی برای خانوادهها دارد.
مثال:
The motor camp has facilities for families.
معنی فارسی کلمه motor camp
:
کمپ موتوری، محلی برای استراحت و خواب که معمولاً برای افرادی که با وسیله نقیله شخصی سفر میکنند، طراحی شده است.