معنی فارسی motor mechanic
B1مکانیک موتور به شخصی گفته میشود که مسئول تعمیر و نگهداری وسایل نقلیه موتوری است.
A technician who repairs and maintains motor vehicles.
- NOUN
example
معنی(example):
مکانیک موتور ماشین من را در کمترین زمان تعمیر کرد.
مثال:
The motor mechanic fixed my car in no time.
معنی(example):
او بیشتر از ده سال است که مکانیک موتور است.
مثال:
He has been a motor mechanic for over ten years.
معنی فارسی کلمه motor mechanic
:
مکانیک موتور به شخصی گفته میشود که مسئول تعمیر و نگهداری وسایل نقلیه موتوری است.