معنی فارسی mouldered
B1گندیدن، به معنای فاسد شدن و تجزیه شدن به دلیل رطوبت یا عدم استفاده است.
To decay or decompose due to moisture or age.
- verb
verb
معنی(verb):
To decay or rot.
example
معنی(example):
نان کهنه در کمد گندیده بود.
مثال:
The old bread had mouldered in the cupboard.
معنی(example):
اگر در رطوبت بماند، چوب گندیده خواهد شد.
مثال:
If left in moisture, the wood will moulder.
معنی فارسی کلمه mouldered
:
گندیدن، به معنای فاسد شدن و تجزیه شدن به دلیل رطوبت یا عدم استفاده است.