معنی فارسی mounty

B1

خودرویی شبیه به قاطر که عموماً در مکان‌های کوهستانی استفاده می‌شود.

A term often used to describe a person or vehicle associated with mountainous terrains.

example
معنی(example):

مِنتی در سراشیبی ناهموار سوار شد.

مثال:

The mounty rode across the rugged terrain.

معنی(example):

مِنتی به خاطر مهارت‌هایش در بقا در طبیعت شناخته می‌شود.

مثال:

A mounty is known for their skills in wilderness survival.

معنی فارسی کلمه mounty

: معنی mounty به فارسی

خودرویی شبیه به قاطر که عموماً در مکان‌های کوهستانی استفاده می‌شود.