معنی فارسی mousemat
A2پد یا سطحی که زیر ماوس قرار میگیرد تا حرکت ماوس را آسانتر و دقیقتر کند.
A surface used to improve the movement and accuracy of a computer mouse.
- noun
noun
معنی(noun):
A mouse pad.
example
معنی(example):
من یک ماوسپد جدید برای کامپیوترم خریدم.
مثال:
I bought a new mousemat for my computer.
معنی(example):
یک ماوسپد خوب به افزایش دقت ماوس شما کمک میکند.
مثال:
A good mousemat helps improve the accuracy of your mouse.
معنی فارسی کلمه mousemat
:
پد یا سطحی که زیر ماوس قرار میگیرد تا حرکت ماوس را آسانتر و دقیقتر کند.