معنی فارسی mousetail
B1دم موش، بخشی از بدن موش که برای حفظ تعادل و حرکت به کار میرود.
The tail of a mouse, important for its balance and movement.
- NOUN
example
معنی(example):
دم موش بخش مهمی از تعادل موش است.
مثال:
The mousetail is an important part of the mouse's balance.
معنی(example):
وقتی موش میدود، میتوانید دمش را که تکان میخورد ببینید.
مثال:
You can see the mousetail swaying when the mouse runs.
معنی فارسی کلمه mousetail
:
دم موش، بخشی از بدن موش که برای حفظ تعادل و حرکت به کار میرود.