معنی فارسی move away
B1دور شدن، به معنای ترک کردن یک مکان یا موقعیت، معمولاً برای تغییر یا بهبودی.
To go to a different place, typically indicating a change in residence.
- verb
verb
معنی(verb):
To go away from a place, especially permanently changing one's residence.
example
معنی(example):
آنها مجبور شدند از شهر دور شوند تا زندگی آرامتری داشته باشند.
مثال:
They had to move away from the city for a quieter life.
معنی(example):
او تصمیم گرفت دور شود تا بعد از جدایی یک آغاز تازه داشته باشد.
مثال:
He decided to move away to start fresh after the breakup.
معنی فارسی کلمه move away
:
دور شدن، به معنای ترک کردن یک مکان یا موقعیت، معمولاً برای تغییر یا بهبودی.