معنی فارسی moving average
B2میانگین متحرک، روشی در آمار برای تحلیل داده‌ها با استفاده از میانگین داده‌های اخیر به منظور کاهش نوسانات.
A statistical calculation used to analyze data points by creating averages of different subsets of the complete data set.
- noun
noun
معنی(noun):
One of a family of techniques used to analyze time series data, in which a weighted average is determined for a given data point based on its value and the past values.
example
معنی(example):
میانگین متحرک به هموار کردن روندهای داده کمک می‌کند.
مثال:
The moving average helps to smooth out data trends.
معنی(example):
تحلیل‌گران معمولاً از میانگین متحرک برای پیش‌بینی قیمت‌های آینده استفاده می‌کنند.
مثال:
Analysts often use the moving average to predict future prices.
معنی فارسی کلمه moving average
:
میانگین متحرک، روشی در آمار برای تحلیل داده‌ها با استفاده از میانگین داده‌های اخیر به منظور کاهش نوسانات.
