معنی فارسی moze
B1موژه به معنی آماده شدن یا تنظیم کردن در شرایط خاص اشاره دارد.
To prepare or arrange oneself for an action or situation.
- VERB
example
معنی(example):
ما معمولاً قبل از ورود به ساختمان آماده میشویم.
مثال:
We usually moze before entering the building to get ready.
معنی(example):
او تصمیم گرفت کمی بیشتر کار کند تا کارش را تمام کند.
مثال:
He decided to moze a little longer to finish his work.
معنی فارسی کلمه moze
:
موژه به معنی آماده شدن یا تنظیم کردن در شرایط خاص اشاره دارد.