معنی فارسی mris
B1MRI یا تصویربرداری رزونانس مغناطیسی، تکنیکی است برای ایجاد تصاویری دقیق از داخل بدن.
Magnetic Resonance Imaging; a medical imaging technique used to visualize internal structures of the body.
- NOUN
example
معنی(example):
اسکنهای MRI به پزشکان در تشخیص مشکلات سلامتی کمک میکند.
مثال:
MRI scans help doctors diagnose health issues.
معنی(example):
پس از تصادف، او مجبور شد یک MRI انجام دهد.
مثال:
After the accident, she had to undergo an MRI.
معنی فارسی کلمه mris
:
MRI یا تصویربرداری رزونانس مغناطیسی، تکنیکی است برای ایجاد تصاویری دقیق از داخل بدن.