معنی فارسی mucidness
B1لزج بودن، حالتی که نشاندهنده چسبندگی و لغزندگی یک ماده است.
The quality or state of being sticky or viscous.
- NOUN
example
معنی(example):
لزج بودن مایع آن را لغزنده کرد.
مثال:
The mucidness of the fluid made it slippery.
معنی(example):
در آزمایشها، لزج بودن یک عامل حیاتی برای در نظر گرفتن است.
مثال:
In tests, mucidness is a crucial factor to consider.
معنی فارسی کلمه mucidness
:
لزج بودن، حالتی که نشاندهنده چسبندگی و لغزندگی یک ماده است.