معنی فارسی mucinolytic

B1

موکینولیتیک به ترکیبات یا داروهایی اشاره دارد که باعث تجزیه یا کاهش غلظت مخاط می‌شوند.

Referring to agents that help in breaking down mucus.

example
معنی(example):

داروهای موکینولیتیک به شکستن مخاط کمک می‌کنند.

مثال:

Mucinolytic drugs help break down mucus.

معنی(example):

پزشک یک داروی موکینولیتیک برای تسهیل تنفس تجویز کرد.

مثال:

The doctor prescribed a mucinolytic to ease breathing.

معنی فارسی کلمه mucinolytic

: معنی mucinolytic به فارسی

موکینولیتیک به ترکیبات یا داروهایی اشاره دارد که باعث تجزیه یا کاهش غلظت مخاط می‌شوند.