معنی فارسی muck-up
B2خرابکاری، به معنای عدم موفقیت در انجام یک کار در نتیجه اشتباهات یا سوءتفاهمها.
A failure or a mistake, especially in a planned event or task
- noun
noun
معنی(noun):
The act of botching something; an incompetent mistake.
معنی(noun):
A prank.
example
معنی(example):
این پروژه به خاطر سوءتفاهم کاملاً خراب شد.
مثال:
The project was a total muck-up due to miscommunication.
معنی(example):
او آن را خرابکاری نامید وقتی که همه چیز در روز رویداد اشتباه پیش رفت.
مثال:
He called it a muck-up when everything went wrong on the day of the event.
معنی فارسی کلمه muck-up
:
خرابکاری، به معنای عدم موفقیت در انجام یک کار در نتیجه اشتباهات یا سوءتفاهمها.