معنی فارسی muconic

B1

یک نوع اسید آلی که در ترکیبات مختلف وجود دارد و برای برخی کاربردهای صنعتی اهمیت دارد.

A type of organic acid found in various compounds with significant industrial applications.

example
معنی(example):

اسید موکونیک در ترکیبات آلی مختلف یافت می‌شود.

مثال:

Muconic acid is found in various organic compounds.

معنی(example):

دانشمندان موکونیک را برای درک ویژگی‌های آن مطالعه می‌کنند.

مثال:

Scientists study muconic to understand its properties.

معنی فارسی کلمه muconic

: معنی muconic به فارسی

یک نوع اسید آلی که در ترکیبات مختلف وجود دارد و برای برخی کاربردهای صنعتی اهمیت دارد.