معنی فارسی mucous
B1 /ˈmjuːkəs/مخاطی، به بافتهایی اطلاق میشود که معمولاً ترشحاتی از جمله موکوس تولید میکنند و در حفاظت از اندامها نقش دارند.
Relating to or resembling mucus; often used to describe tissues that secrete mucus.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Pertaining to mucus
معنی(adjective):
Having the qualities of mucus
example
معنی(example):
غشاهای مخاطی میتوانند موکوس تولید کنند تا به دام انداختن پاتوژنها کمک کنند.
مثال:
Mucous membranes can produce mucus to help trap pathogens.
معنی(example):
چشمها توسط یک لایه مخاطی که آنها را مرطوب نگه میدارد، پوشش داده شدهاند.
مثال:
The eyes are covered by a mucous layer that keeps them moist.
معنی فارسی کلمه mucous
:
مخاطی، به بافتهایی اطلاق میشود که معمولاً ترشحاتی از جمله موکوس تولید میکنند و در حفاظت از اندامها نقش دارند.